خوب دوستان عزیز و اما خبرهای امروز سفارتخانه مجازی چه تحولاتی را با خ

دیپلماسی دیجیـتال - قاعدتاً می توان سفارت مجازی ایجاد نمود. اما نکته این است که سفارت مجازی چه تحولی را ایجاد خواهد نمود.
اگر بکارگیری (ساختار مجازی) صرفا روش متفاوتی برای انجام امور باشد آیا واقعا شایسته است که به لحاظ مدیریتی و یا سیاسی مورد توجه خاص باشد؟
اگر سفارت مجازی در کشور همسایه ایجاد شود و از طریق پست الکترونیکی ارتباط برقرار نماید, هرچند امری قابل ملاحظه است اما صرفا این موضوع پیشرفت فنی در پست (به شیوه سنتی) و تلفن خواهد بود. هنوز سفیر آکردیته در کشور پذیرنده عامل کلیدی در ارتباط میان FO کشور پذیرنده و مرکز می باشد هرچند که این ارتباط به شکل غیر مستقیم برقرار شود. او می بایست با FO کشور پذیرنده روابط شخصی برقرار کرده، هر وضعیتی را تفسیر و ارزیابی نموده و پیشنهادهای سیاسی متنوع تری را ارایه نماید و البته مسولیت آنها را نیز به عهده بگیرد.
چرا که این ویژگیهای مجازی صرفا مواردی فنی بوده و نمی توان آن را سفارت مجازی خواند. اگرچه به لحاظ فنی این سفارتها به روز شده اند اما هنوز de-localized نشده اند.
اگر سفارت مجازی در مرکز واقع باشد، آنوقت برای ساختار موجود مدیریت منطقه ای و کارشناسان مربوطه این نوع سفارت چیزی جز یک نام خیالی نخواهد بود.
عنصر کلیدی نقش محوری سفیر مقیم است. او ممکن است در کشوری که آکردیته آن است و یا هر جای دیگری بجز در مرکز باشد که همین موضوع برای سفیر در پیوستگی) مجموعه دستورات Chain of command ) تداخل ایجاد خواهد نمود.
بسیاری از کار ویژه های هر سفارت را می توان در قالب سفارت مجازی گنجاند. برخی از پرسنل بخش کنسولی ارتباط چندانی با مسایل مطرح شده نداشته و کمتر مایلند که با این گونه مسایل درگیر شوند. به همین دلیل دیدگاه مبتنی بر دسته بندی مجدد کارویژه ها به تخصصی تر شدن فعالیتها کمک کرده و و موجب افزایش کارآمدی خواهد شد و شرایط زندگی بهتری را نیز برای کارکنان فراهم خواهد آورد.مثال مشخص این موضوع شرکتهایی هستند که در سراسر دنیا حضور داشته و سیستم پاسخگویی ماشینی شماره (رایگان) 0800 را در اختیار دارند. عملا این شرکتها مجموعه ای به هم مرتبط را تشکیل می دهند و مانند این است که در یک کشور حضور دارند.
از جمله موضوعاتی را که می توان مجددادر قالب سفارت مجازی گروه بندی نمود عبارتند از:
- ارزیابی مدارک لازم برای صدور ویزا
- بسیاری از وظایف کنسولی ( ثبت ولادت و وفات، ازدواجها، گواهی تحصیلی، وکالت برای رای دادن، حقوق بازنشستگی و ...)
- پاسخ به سوالات در خصوص کشور ( توریسم، اطلاعات ویزا، ارتباطات تجاری و ... )
- مطبوعات، اطلاعات و اخبار

در اصول فضانوردی پرواز و حرکت همزمان یک دسته ماهواره کوچک به خوبی عملکرد یک ماهواره بزرگ (مانند ماهواره هابل) است و این اصل در مورد مفهوم " سفارت مجازی" نیز صادق است. می توان یک فرد مجرب را به عنوان سفیر منطقه ای داشت که اختیار دستور دادن داشته باشد، گروهی از سفرای تازه کار در پایتخت کشورها را هماهنگ نموده و راهنمایی نماید تا در مورد بسیاری از موضوعات منطقه ای به اجماع و نظری یک دست برسند و در مورد بحرانها نیز یک کلام باشند. او همچنین می تواند افراد را متناسب با نیازها تقسیم نماید. 18 خرداد 82 - دیپلماسی دیجیـتال - قاعدتاً می توان سفارت مجازی ایجاد نمود. اما نکته این است که سفارت مجازی چه تحولی را ایجاد خواهد نمود.
اگر بکارگیری (ساختار مجازی) صرفا روش متفاوتی برای انجام امور باشد آیا واقعا شایسته است که به لحاظ مدیریتی و یا سیاسی مورد توجه خاص باشد؟
اگر سفارت مجازی در کشور همسایه ایجاد شود و از طریق پست الکترونیکی ارتباط برقرار نماید, هرچند امری قابل ملاحظه است اما صرفا این موضوع پیشرفت فنی در پست (به شیوه سنتی) و تلفن خواهد بود. هنوز سفیر آکردیته در کشور پذیرنده عامل کلیدی در ارتباط میان FO کشور پذیرنده و مرکز می باشد هرچند که این ارتباط به شکل غیر مستقیم برقرار شود. او می بایست با FO کشور پذیرنده روابط شخصی برقرار کرده، هر وضعیتی را تفسیر و ارزیابی نموده و پیشنهادهای سیاسی متنوع تری را ارایه نماید و البته مسولیت آنها را نیز به عهده بگیرد.
چرا که این ویژگیهای مجازی صرفا مواردی فنی بوده و نمی توان آن را سفارت مجازی خواند. اگرچه به لحاظ فنی این سفارتها به روز شده اند اما هنوز de-localized نشده اند.
اگر سفارت مجازی در مرکز واقع باشد، آنوقت برای ساختار موجود مدیریت منطقه ای و کارشناسان مربوطه این نوع سفارت چیزی جز یک نام خیالی نخواهد بود.
عنصر کلیدی نقش محوری سفیر مقیم است. او ممکن است در کشوری که آکردیته آن است و یا هر جای دیگری بجز در مرکز باشد که همین موضوع برای سفیر در پیوستگی) مجموعه دستورات Chain of command ) تداخل ایجاد خواهد نمود.
بسیاری از کار ویژه های هر سفارت را می توان در قالب سفارت مجازی گنجاند. برخی از پرسنل بخش کنسولی ارتباط چندانی با مسایل مطرح شده نداشته و کمتر مایلند که با این گونه مسایل درگیر شوند. به همین دلیل دیدگاه مبتنی بر دسته بندی مجدد کارویژه ها به تخصصی تر شدن فعالیتها کمک کرده و و موجب افزایش کارآمدی خواهد شد و شرایط زندگی بهتری را نیز برای کارکنان فراهم خواهد آورد.مثال مشخص این موضوع شرکتهایی هستند که در سراسر دنیا حضور داشته و سیستم پاسخگویی ماشینی شماره (رایگان) 0800 را در اختیار دارند. عملا این شرکتها مجموعه ای به هم مرتبط را تشکیل می دهند و مانند این است که در یک کشور حضور دارند.
از جمله موضوعاتی را که می توان مجددادر قالب سفارت مجازی گروه بندی نمود عبارتند از:
- ارزیابی مدارک لازم برای صدور ویزا
- بسیاری از وظایف کنسولی ( ثبت ولادت و وفات، ازدواجها، گواهی تحصیلی، وکالت برای رای دادن، حقوق بازنشستگی و ...)
- پاسخ به سوالات در خصوص کشور ( توریسم، اطلاعات ویزا، ارتباطات تجاری و ... )
- مطبوعات، اطلاعات و اخبار

در اصول فضانوردی پرواز و حرکت همزمان یک دسته ماهواره کوچک به خوبی عملکرد یک ماهواره بزرگ (مانند ماهواره هابل) است و این اصل در مورد مفهوم " سفارت مجازی" نیز صادق است. می توان یک فرد مجرب را به عنوان سفیر منطقه ای داشت که اختیار دستور دادن داشته باشد، گروهی از سفرای تازه کار در پایتخت کشورها را هماهنگ نموده و راهنمایی نماید تا در مورد بسیاری از موضوعات منطقه ای به اجماع و نظری یک دست برسند و در مورد بحرانها نیز یک کلام باشند. او همچنین می تواند افراد را متناسب با نیازها تقسیم نماید.

این مطلب هم برای عزیزان خودم:چه سرنوشتی در انتظار وب لاگ ها است؟

از قبل گمان می شد که جنگ دوم خلیج فارس ، «جنگ اینترنتی» باشد جنگی که سبب رونق بخشیدن و محبوبیت شبکه برای حال و آینده می شد.
در ابتدای جنگ نیز رجوع به رسانه ها بسیار بالا رفت و برخی از وب لاگ ها با استقبال کم نظیری مواجه شدند اما سؤال داغی که در اینجا مطرح است اینکه از این پس چه می شود؟.
برای بسیاری از سایت های رسانه های جریان اصلی ، بلافاصله پس از پایان یافتن جنگ در اواخر آوریل ، بخش ویژه عراق معنی و اهمیت خود را از دست داد. ما انتظار داشتیم که گرافیک های تلویزیونی و درخواست برای فایل های صوتی تغییر و یا فروکش کنند و پوشش بیست و چهارساعته پایان پذیرد و نبرد یا اخبار داغ و تازه تری جایگزین آن شود. اما برای گردانندگان وب لاگ های مستقل ، ماجرا فرق می کند.
برای بسیاری از مبتدیان وب لاگ یک نوع سرگرمی است و بسیاری دیگر می توانند تا زمانیکه انگیزه هایشان رنگ می بازد «پوشش هرچیزی را که دوست دارند» ادامه دهند.
این یعنی تغییر سریع نقاط تمرکز یا نگاهی طولانی تر به بازسازی موقعیت در عراق ، مدتها پس ازآنکه فلاش دوربین ها خاموش شده است.
اما گروه ضد جنگ آنلاین ، به طور خاص راه سختی در پیش رو دارد.
این گروه منتقدین را سازماندهی کرد و اعتراضات عملی و مفیدی را مطرح نمود و به ندرت چنگ و دندانی به نقشه های جنگی نشان داد. تلاش این گروه در http://www.nowarblog.org مواضع ضد جنگ متفکران سیاسی متمایل به جناح های چپ و راست را منعکس ساخته است. اما شعار فعلی در صفحه اصلی این سایت اینگونه بیان شده است: کافی است: بلاگ متمایل به راست و چپ ، مخالف حمله به سوریه است.
پیشتر در این جمله کلمه عراق به جای سوریه بود و حالا روی آن خط قرمزی کشیده شده و به جای آن کلمه سوریه نشسته است.
مکس ساویکی ، مالک No War Blog مانند سایر گردانندگان وب لاگ هایی که با آنها تماس گرفتم گفت : وب لاگ بیشتر از پرداختن به عراق ، افکار غلطی مانند عملیات نظامی پیشگیرانه ، امپراطوری سازی به غلط رایج شده و چیزهایی شبیه به این را مورد حمله و توجه قرار داد.
متأسفانه این موارد تا مدتی با ما خواهند بود. این امر به این معنی است که جنگ های دیگری در راه اند که ما باید با آنها مقابله کنیم و موضوع دخالت آمریکا در عراق و سایر کشورها موضوعی است که همچنان زنده خواهد ماند.
شین پل کلی ، وب لاگ نویسی که Weblog The Agonist را می نویسد و با Warblogs:cc نیز همکاری دارد پذیرفت که تمرکزش تغییر کرده است.
او می گوید : ترافیک وب لاگ او و سایر وب لاگ ها نظیر Command Post از پایان جنگ تا کنون به شکل فزاینده ای کم شده است.
او می گوید : هی این جا آمریکاست. مردم امروز به این موضوع علاقه دارند و فردا ناگهان در پی چیز دیگری می افتند.
جان لیتل ، بلاگری که وب لاگ وطن پرستانه تری را به نام Blogs of war اداره می کند با شین پل کلی همدردی می کند.
او می گوید: در تمام طول جنگ و خصوصا در اوج آن توانسته بودم نظر بسیاری از رسانه ها را به خود جلب کنم .
وب لاگ من در اوج روزهای جنگ بالغ بر صد هزار بازدیدکننده داشت اما حالا به طور میانگین روزی 4500 نفر از وب لاگ من دیدن می کنند.
یعنی تنها کمی بیشتر از شروع جنگ ، لیتل Blogs of war را در اکتبر 2002 راه اندازی کرد ، اما می گوید : تمرکز او بیشتر روی خود جنگ ، به معنای عام ، بوده است تا تنها روی موضوع عراق.
بسیاری دیگر از وب لاگ های جنگ ، کار خود را در پاسخ به حوادث تروریستی یازده سپتامبر آغاز کردند و با شروع جنگ افغانستان تغییر موضع دادند و پس از آن نیز بر موضوعات عراق ، کره شمالی ، سوریه و اسرائیل متمرکز شدند.
لیتل ، وب لاگ خود را از هوستون اداره می کرد و گزارشات جنگ را با سرعتی باور نکردنی روی وب لاگ قرار می داد.
او در سه هفته جنگ امریکا با عراق تنها شبی دو ساعت می خوابید و همه فکر و ذکر خود را برای روز آمد کردن وب لاگ خود گذاشته بود.
هزینه پهنای باندی که او در اختیار گرفته بود به ماهی هزار دلار سر زد و او تنها می توانست روی مبالغی که خوانندگان برای کمک به او اهدا می کردند تکیه کند.
لذا ، لیتل تنها به فکر سرعت بود و می خواست تا خوانندگانش هر وقت از روز یا شب که به وب لاگ او مراجعه می کنند سایت او را روزآمد ببینند.
اما با اتمام جنگ لیتل می گوید: زمانی که مجسمه صدام در بغداد سقوط کرد دیگر نیازی به ارائه اخبار 24 ساعته به مردم نبود ، او ادامه می دهد : الان کمتر چیزی روی وب لاگ می گذارم ولی در عوض راحت ترم.
مخصوصا این که دیگر 1000 دلاری در کار نیست و تازه همسرم هم طلاقم نمی دهد.
اما حقیقت غیرقابل گریز در خصوص وب لاگ ها آن است که بلاگهای جنگی مستقل ممکن است نسبت به دوران جنگ با استقبال کمتری از سوی مخاطبان مواجه شده باشند اما چیزی که همواره باعث اداره و ادامه وب لاگ ها بوده است انگیزه ها و علائق شخصی افراد برای اینکار بوده است نه وابستگی آنها به مخاطبان ، چیزی که رسانه های دیگر شدیدا به آن بستگی دارند.
لذا می توان نتیجه گرفت که بلاگها تا زمانی که تمایلات شخصی گردانندگانشان زنده است ، ادامه خواهند داشت .
بلاگهای جنگی که بیشترین قدرت ماندگاری را دارند ، احتمالا آنهایی هستند که دیدگاه های بلندمدت تری دارند.
آندرو لیدن که وب لاگ Iraq war.info را اداره می کند.
گردش اخبارش را اینگونه می بینید که گویی بیشتر یک سایت تاریخی است که انتظار می رود در آینده یک سری صفحات ویژه نیز به آن اضافه شود.
عده ای دیگر از بلاگرها به تازگی کتابی را که برگزیده ای از وب لاگهای جنگی است منتشر کرده اند.
یکی از نویسندگان این کتاب می گوید: ما هرگز از کم شدن ترافیک وب لاگها ناراحت نیستیم. ما تنها می خواستیم این روند روشنفکرانه را با چاپ این کتاب ادامه دهیم.
این نویسنده معتقد است که : علاقه و تمایل به جنگ خلیج فارس دوم و پیامدهای آن بسیار بیشتر از جشن ها و پایکوبی های ناشی از پیروزی جنگ خلیج فارس اول است.
این امر به این معنی است که زمینه برای وب لاگها بسیار حاصلخیز و مساعد می باشد.